معنی بطرف دیگر عبور دادن گذرگاه، معبر، جسر، گذر دادن، ازیک طرف رودخانه ,, معنی بطرف دیگر عبور دادن گذرگاه، معبر، جسر، گذر دادن، ازیک طرف رودخانه پ, معنی fzct bd;c ufmc bاbj ;vc;اi، kufc، [sc، ;vc bاbj، اxdl zct cmboاji ,, معنی اصطلاح بطرف دیگر عبور دادن گذرگاه، معبر، جسر، گذر دادن، ازیک طرف رودخانه ,, معادل بطرف دیگر عبور دادن گذرگاه، معبر، جسر، گذر دادن، ازیک طرف رودخانه ,, بطرف دیگر عبور دادن گذرگاه، معبر، جسر، گذر دادن، ازیک طرف رودخانه , چی میشه؟, بطرف دیگر عبور دادن گذرگاه، معبر، جسر، گذر دادن، ازیک طرف رودخانه , یعنی چی؟, بطرف دیگر عبور دادن گذرگاه، معبر، جسر، گذر دادن، ازیک طرف رودخانه , synonym, بطرف دیگر عبور دادن گذرگاه، معبر، جسر، گذر دادن، ازیک طرف رودخانه , definition,